شاعر: امیر علی مصدق


شب قدر است بیا قدر بدانیم کمی

خانه دل ز گناهان بتکانیم کمی

شعله افتاده به ملک دلم از فرط گناه

دوست را از دل این شعله بخوانیم کمی

روح را صیقل آیینه دهیم از دل و جان

آه را تا ملکوتش برسانیم کمی

عهد بستیم و شکستیم بسی کاش!

که ما بر سر عهد وفادار بمانیم کمی

پوشه از بار گناهان شده پر حجم

بیا رمضان است به آتش بکشانیم کمی

نگذاریم زبانه بکشد دوزخمان

بنشینیم و به اشکش بنشانیم کمی

بنشانیم نهالی به امید ثمری

چشمه از چشم به پایش بدوانیم کمی

و ارادت بنماییم و بگوییم "الغوث"

ناله را تا به فلک باز رسانیم کمی